Mr David ABBASI président et le Guide de new-zoroastriens du monde
son biographie en perse
سرگذشت و زندگینامه سیاوش اوستا
|
سياوش اوستا در مردادماه سال 6979 آريايي ميترايي در دامان بانو زهرا
ميرزايي و در آغوش عباس عباسي در محله نوغان مشهد چشم به جهان گشوده است.
در 16 سالگي رئيس سازمان دانش آموزان حزب مردم به دبير كلي ناصر عامري
بوده است.
در 17 سالگي نخستين كتابش «مسخرههاي شهر ما» منتشر شده است.
وي
شاگرد (تاريخ و فلسفه) استاد محمدتقي شريعتي و شيخ علي تهراني و در دو
سال نخـست انقلاب ، مشاور اين دو در امـور سيـاسـي بـوده اسـت
... وي در 24 سـالگي مجـبور به تـرك ميـهن ميشود و مدتي
در لبنان و سوريه تحصيل نموده و پس از آن مقيـم پاريس ميشود.
وي در فرانسه پايهگذار خدمات تبليغات با كامپيوتر و كافينت ميباشد.
وي در
30 سالگي نخستين راديوي پارسي زبان مستقل «آواي ايران» (بدون وابستگي به هيچ
دولتي) را در فرانسه پايهگذاري كرد و همو براي نخستين بار در تاريخ راديويي
جهان ايراني به شنوندگان امكان داد تا مستقيماً روي آنت سخن بگويند. کاری که تا به امروز توسط رکثر تلویزیونهای رادیوئی تقلید میشود.
سياوش اوستا از 31 سالگي بعنوان
برنامه ساز راديوي فرانسوي «اينجا و حالا» ICI&MAINTENANT فعاليت راديويي خود را به زبان فرانسوي دنبال كرد.
شخصيتهاي فرانسوي بسياري نيز از سناتور، وزير و غيره
ميهمان برنامههاي راديويي سياوش اوستا بودهاند: سناتور هانري كاياوه پدر
خردگرايي فرانسه، ژنرال هانري پاريس مشاور رئيس جمهوري فرانسه، پير ماريون رئيس
سازمان اطلاعات و ضد جاسوسي فرانسه، فرانسواز اوستاليه وزير آموزش و پرورش
فرانسه، رولان دوما وزير امور خارجه فرانسه، دانيل ژلن هنر پيشه، ژوزه بووه رئيس
سنديكاي كشاورزان فرانسه و ...
در چندين مرحله سياوش اوستا زير پوشش حفاظتی نيروهای
ويژه فرانسوی بوده است که بين سه تا چهار افسر کماندو با يک اتوموبيل ضدگلوله در
اختيار وی بوده است.
اما هر بار سياوش اوستا از رهبران فرانسوی خواسته است تا بجای محافظ گماردن برای آزادگان از تروريستها بخواهند تا عملياتشان را در غرب متوقف کنند تا اينکه در سال ۱۹۹۷ در پی پيشنهاد سياوش اوستا به رهبران اروپا دولت محمد خاتمی با امضای پيمان نامه ها ئی متعهد شد تا از ورود تروريستها به غرب جلوگيری کند و در پی افشا گريهای ريشه ای سياوش اوستا حتی رئيس جمهور ايران تا آنجا پيش رفت که رسما اعلام نمود که وزارت اطلاعات ايران ايرانيان را به قتل ميرساند.
سیاوش اوستا تا چهل سالگی با نام
شناسنامه ای حسن عباسی شهرت داشت اما در پی جعل یک شخصیت امنیتی از سوی جمهوری
اسلامی ایران و دکتر حسن عباسی خواندن او که نام اصلیش یدالله قزوینی بوده
و از فرماندهان سپاه پاسداران و استاد دانشگاه امام حسین و آموزش دهنده ی حزب الله
لبنان (بر اساس اعترافات خودش که در یو توب موجود است) و مشاور سید علی خامنه ای
و ازتئوریسنهای نظام بوده است سیاوش اوستا این نام را برای خودش برگزید
بویژه از سال ۱۹۹۵ با نوشتن
کتاب خدا را در خواب دیدم زار زار گریه میکرد که در آن کتاب اهورامزدا را در خواب
می بیند و همو وی را بجای حسن و یا دیوید عباسی سیاوش اوستا میخواند
شایان یاد
آوریست که برنامه های رادیو و تلویزیونی و مقالات و نوشته های پراکنده و کتابهای
سیاوش اوستا بزبانهای مختلف بویژه کتاب من با خدا رقصیدم که در بر گیرنده چند
اثر جنجالی اوست و برنامه های رادیو و تلویزیوی وی تاثیر بسزائی در گسترش
خداشناسی درست و خرد گرا در افکار انسانهای متفاوتی داشته است که این تاثیر
گزاری در کارهای هنرمندان و نویسندگان و شعرای بسیاری هویدا میباشد و در پی
زایشهای نسلهای مختلف طی سی و پنج سال گذشته بسیاری از سخنان و نوپردازیهای
سیاوش اوستا را نقل کرده و میکنند بدون اینکه بدانند ریشه همه آنها برخاسته از
اندیشه و تفکر سیاوش اوستا میباشد ۰
سياوش اوستا تا كنون حدود 1000 ساعت برنامه تلويزيوني ، .7000 ساعت برنامه راديويي به
زبانهاي پارسي و فرانسوي تهيه نموده است و بيش از 3000 مقاله نوشته است.
سياوش اوستا یکصد و شش جلد كتاب به زبانهاي پارسي،
عربي، فرانسوي و انگليسي نوشته است، آخرين كتاب او به زبان فرانسه «زن و جنگ در
اسلام سياسي» با پيش درآمدي مهربانانه به قلم سناتور "هانري كاياوه"
كه پدر خردگرايي و انساندوستي فرانسه بشمار ميايد میباشد. اين كتاب توسط يكي از
مشهورترين سازمانهاي انتشاراتي فرانسه به بازار آمده است.
|
|
متنی که در پائین می آید نوشته و
پژوهشی است از خانم دکتر فرح گنابادی که از وبلاگ ایشان برگرفته ایم نوشته
و پژوهش ایشان در دست تکمیل است بدین رو در آینده هر آنچه را که خانم دکتر فرح
گنابادی به وبلاگ خود بیفزایند را ما از نگر شما خواهیم گذراند
|
|
|
پدیده ای بنام سیاوش اوستا
نفوذ در اندیشه ها و افراد
نوپردازی ها و نو آوریها
خلاقیتهای فراگیر و خردگرا
رقابتها و
حسادتها پیرامون فردی که از پائین ترین منطقه زیستی مشهد برخاست و چهره ای چهانی
و نوپرداز و تحول آفرین شد
بی آنکه
بدانیم بسیاری از افکار و اندیشه های متداول طی سی سال گذشته توسط او ابداع
و رایج و مردمی شده است از همان روزهای نخست انقلاب که نشریه ارشاد را
منتشر میکرد همه میگفتند که به تنهائی همه کارها را انجام میدهد و تا به امروز
تلاشهای چشمگیر و پر سر و صدا و جنجالی او هرگز یک سازمان و یا حزب و تشکیلات
موجود در روی صحنه وابسته به او به چشم نخورده است. هر چند بگفته نویسنده و برنامه ساز برجسته تلویزیون
اندیشه آقای سهراب اخوان
تلاشهای
او فراتر از تلاشها و قدرت یک دولت بوده است.
نفوذ و تأثیرگذاری بر افراد سیاوش اوستا اوستا از نادر کسانی بوده که کمتر با توپ رقیب و دشمن بازی کرده است، بلکه او همیشه توپ در بازی انداخته است. از همان روزهای نخست جایگزین شدن نظام اسلامی بجای سیستم پادشاهی، وی نقش تعیین کننده ای در تصمیم گیریهای شخصیتهای برجسته کشور داشت. استاد محمدتقی شریعتی، استاد علی تهرانی، آیت الله کاظم مرعشی، آیت الله حسن قمی، آیت الله لاهوتی و ... چنانچه در همان سی سال پیش شایع بود که اکثر اعلامیه های تند استاد محمدتقی شریعتی و یا استاد علی تهرانی را یا سیاوش اوستا مینوشته و یا به تحریک و تشویق او نوشته میشد. وی نخستین و آخرین سخنرانی نوه خمینی را در مسجد گوهرشاد مشهد نیز سازمان داد که در همان سالها حسین خمینی بعنوان نوه امام، نخستین کسی بود که از عملکرد رهبر و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران انتقاد کرد.
در راستای
برگزاری سخنرانیهای بزرگ در استادیوم ورزشی مهران مشهد، مسجد گوهرشاد و سالن
کانون نشر حقایق اسلامی، سیاوش اوستا اجتماعات چندهزار نفره ای را با دکتر حبیب
الله پیمان، مجتهد شبستری، حسن لاهوتی، حسین خمینی، استاد شریعتی، استاد تهرانی
و طاهر احمد زاده، در هنگامه ایکه بیست و یک سال داشت سازمان داد.
آخرین این برنامه ها در سال ۱۳۵۹ بود که در سالن کانون نشر حقایق در کوچه مخابرات مشهد [در چهار قدمی دفتر شقایق] با حضور استاد شریعتی، استاد تهرانی و طاهر احمدزاده را سازماندهی کرده بود که آیت الله خامنه ای از تهران به مشهد آمده و طی یک سخنرانی در مسجد گوهرشاد مشهد مردم را تشویق به حمله به سخنرانیها در کانون نشر حقایق کرد و حزب اللهی ها با هجوم به سالن و شکستن کلیه صندلیها و دستگاههای صوتی و تصویری مانع سخنرانی استاد شریعتی شدند. در پی این هجوم سیاوش اوستا طی تسلیم شکایتی به دادگاه مشهد از آقایان عباس واعظ طبسی و سید علی خامنه ای شکایت کرده و حدود دویست و بیست نفر در دادگاه حاضر شده و به نفع ادعاهای سیاوش اوستا شهادت دادند که خانم بدری حسینی خامنه ای خواهر آیت الله خامنه ای که بعدها به عراق پناهنده شد و اینک در ایران زندگی میکند نیز در میان گواهان بر علیه آقایان طبسی و خامنه ای بود. بعدها در بازجوئیها و یا گفتگوهائی هائی که با استاد شریعتی و استاد علی تهرانی شده بود، روی تأثیر گذار بودن سیاوش اوستا در تصمیماتشان در عیب جوئی و نقد نظام اسلامی تأکید شده بود.
نشریه
ارشاد به پاسخوری سیاوش اوستا نیز که از فردای بیست و دوم بهمن ماه کار خود را
آغاز کرده بود، در کمتر از یکسال پس از انتشار توسط دادستانی انقلاب توقیف شد و
این نخستین روزنامه ای بود که در جمهوری اسلامی توقیف میشد.
چند هفته پس از پیروزی انقلاب، سیاوش اوستا بهمراه چهل نفر با یک اتوبوس از مشهد به قم برای دیدن خمینی رفت و کتاب اسلام منهای روحانیت را در همین دیدار شخصا به آقای خمینی داد. آیت الله کاظم مرعشی و دهها نفر از جوانانی که امروزه یا کشته شده اند و یا مصدر مشاغل بالائی در نظام هستند در میان این افراد بودند. در این دیدار سیاوش اوستا بر خلاف میل سید احمد خمینی که مدعی بود پدرش خواب است، به اندرونی خمینی رفته و وی را در برابر اتوبوس از مشهد آمده حاضر نموده و همانجا از اسلام منهای روحانیت نیز سخن گفت.
فردای
آنروز آقای خمینی طی یک سخنرانی در فیضیه قم به نظریه اسلام منهای روحانیت حمله
کرده و برای نخستین بار با دفاع از مجلسی ها و نقد ملیون و مصدق، مبلغان اسلام
منهای روحانیت را یا منحرف و یا نادان دانسته و گفت اگر از اسلام روحانیت را
بگیریم هیچ از آن باقی نخواهد ماند.
در همان هنگامه بود که سیاوش اوستا به این نتیجه رسید تا نظریه اعتراض آرام به اسلام را با شعار پروتستانیزم بدهد، هر چند علی شریعتی با طرح پروتستانیزم اسلامی هدفش دفاع از نوعی اسلام سیاسی ولایت فقیه گونه بود، اما سیاوش اوستا کلا اسلام سیاسی و سیاسی کردن دین را رد کرده و پروتستانیزم را اعتراض به اسلام سیاسی دانست! در بامداد هفتم تیرماه ۱۳۶۰ که حزب جمهوری اسلامی منفجر شده بود، سیاوش اوستا شهر مشهد را دعوت به تعطیل عمومی کرد و با گرفتن دستخط آیت الله حسن قمی و توافق شهردار وقت آقای حسینی مهر و فروشگاههای بزرگ شهر، مشهد را به اعتصاب عمومی کشانده و مردم از چهارراه خسروی به سوی میدان شهدا بعنوان اعتراض به انحصارطلبی های روحانیت تظاهرات کردند، اما پس از چند ساعت در پی رعب و وحشت آفرینی یک گروه موتورسوار که روی مغازه های بسته شهر مینوشتند «مرگ بر ضد ولایت فقیه» توانستند دریای انسانهای معترض را پراکنده کنند و دکانداران شهر نیز از ترس غات دکانهایشان، مغازه های خود را باز کردند. از فردای آنروز که جو پلیسی [پاسداری] شدیدی در مشهد و کل ایران برقرار شده بود، سیاوش اوستا به زندگی مخفی روی آورد. پاسداران و نیروهای مسلح جمهوری اسلامی به دفتر شقایق که به ارشاد تغییر نام یافته و هتل قدس، و خانه سیاوش اوستا در مشهد حمله کرده و ... در .... خرداد ماه ۱۳۶۱ طی یک برنامه سازماندهی شده توسط موسوی قوچانی مسئول نظامی کمیته مشهد، پدر سیاوش اوستا کشته شد. نفوذ و تأثیرگذاری سیاوش اوستا بر روی شخصیتهای ایرانی از کادر میهنی او خارج شده بود و در پی خارج شدن وی از ایران در دیگر نقاط جهان در راستای منافع ملی، تاریخی و فرهنگی ایران دنبال شد. وی از هنگامه استقرار در پاریس در مرحله نخست به معرفی فرهنگ و اندیشه و تمدن ایران پرداخته و با گرامیداشت جشنهای ایرانی که توسط نظام اسلامی به فراموشی سپرده شده بود، تلاشهایش را در پاریس دنبال کرد و هر سال دهها جشن و فستیوال هنری برگزار میکرد. همزمان از سال ۱۹۸۵ نخستین رادیوی مستقل پارسی زبان را بنام آوای ایران و یا خورشید شرق سازمان داد که برنامه های کوتاه هفتگی این رادیو نقش مهم و اساسی را در راستای خردورزی کشاندن ایرانیان مقیم پاریس داشت.
با در نظر
داشتن اینکه در سالهای ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ پاریس اقامتگاه و یا پل تمامی کسانی بود که از ایران
خارج میشدند. بدین طرح اندیشه های باستانگرائی، خردگرا و لائیک سیاوش اوستا،
مسیر فکری بسیاری را دیگرگون کرد. بگونه ایکه حتی یکی دو روحانی مقیم پاریس که
یادگاران دوران محمدرضاشاه بودند نیز برگزاری مراسم مذهبی را کنار گذاشتند که
پرداختن به این مسئله مجالی دیگر میخواهد.
پس از انتشار کتاب از میترا تا محمد که در آن سیاوش اوستا تلاش کرده بود تا اندیشه ها و فلسفه های خردگرای ایرانی تا ورود خصمانه اسلام به ایران را ترسیم کند، کتاب دینداری و خردگرائی را منتشر کرد. زمینه طرح مسئله خردگرائی در سالهای ۱۹۸۰ نه تنها در ایران که در خارج از کشور تضعیف بود که حتی بسیارانی خردگرائی را خرگرائی میخواندند!! حال اینها همه جدا از آنچه بود که برخی درود گفتن های سیلوش اوستا و یا مهربانی و مهرورزی و مهربان یاری او را با لبخند نگاه میکردند! بگفته شاعر و چکامه سرای توانا و آزاده آقای مسعود امینی که بارها در برنامه های تلویزیونیش گفته است اینک لبخندهای دو سه دهه پیش آنچنان چهانگیر شده است که مردم ایران و برنامه سازان رادیو و تلویزیونی را وادار به استفاده آنها میکنند. سیاوش اوستا در اواخر دهه ۱۹۸۰ با باور به زدن پل به ایران در راستای شکستن جو اختناق گفتگوهای رادیوئی خود را با شخصیتهای داخل ایران آغاز کرد و این در شرایطی بود که شورای امنیت ملی هرگونه گفتگوی رسانهای مسئولان شاغل، بازنشسته و یا بیکار را از انجام آن منع کرده بود! مهندس مهدی بازرگان، داریوش فروهر، دکتر ابراهیم یزدی، مهدوی کنی، فلاحیان، خواهر علی خامنه ای از جمله کسانی بودند که سیاوش اوستا توانست از پاریس تا تهران با آنها به گفتگو بنیشند... بگونه ایکه مهندس بازرگان در گفتگو با وی، وصیت تاریخی خود را کرده و کسیکه بیش از پنجاه سال برای اسلام سیاسی مبارزه کرده بود مدعی شد که اشتباه کرده و صریحا به سیاوش اوستا میگوید که اسلام نیامده به ما درس حکومت و سیاست و خانه سازی و مدیریت و آشپزی بدهد... انتشار کتاب پول خون توسط آری بن مناشه مشاور امنیتی اسحاق شامیر نخست وزیر اسرائیل که واسطه اصلی فروش اسلحه در هشت سال جنگ به ایران بود و گفتگوی سیاوش اوستا با وی، طوفانی دیگر در میان پایوران نظام اسلامی بوجود آورد، بگونه ایکه سیاوش اوستا کتاب آری بن مناشه را که توسط دکتر مسعود انصاری به پارسی برگردانده شده بود را برای موسوی خوئینی ها که روزنامه سلام را منتشر میکرد و چند روحانی دیگر به تهران فرستاده و طی ضمیمه کردن یادداشتی، از آنها پرسید چقدر از این میلیونها دلار را شماها به جیب زده اید!! طرح اطلاعات و ادعاهای آری بن مناشه در ایران موجب شد تا افرادی چون موسوی خوئینی ها که رهبر گروه گروگانگیری کارمندان سفارت آمریکا در تهران را بعهده داشته بود، اما از بده بستانهای چندمیلیون دلاری بیخبر بود ایمانش نسبت به انقلاب و رهبران سست شود و در ماهها و سالهای آینده سلام خوئینی ها و عبدالله نوری ها نیز در کتاب محتشمی پور و هادی خامنه ای مجبور به موضع گیریهای هر چند مقطعی علیه نظام اسلامی بشوند. تا به روز هجدهم تیر ماه ۱۳۷۸
بگفته اکثر محققین و پژوهشگران آگاه و خرگرا
بسیاری از فرهیختگان و خردمندان امروزی که اسلام را به نقد کشیده اند در
سالهای گذشته از مومنین و مسلمانان پایبند و مقید بودند که نشانه های صوتی
سیمائی و کتبی از آنها موجود است از جمله میتوان از ستار سلیمی که به آله دالفک
مشهور است و یا فرهیخته بزرگ استاد فرود فولادوند (فتح الله منوچهری)و نویسنده
توانا ومیهن دوست سیاوش بشیری و اسماعیل پوروالی و تراب سلطانپور و۰۰۰ یاد کرد که تا پیش از آشنائی با
سیاوش اوستا ویا دکتر کورش آریا منش اینها به اسلام شدیدا پایبند بوده و
بهمین دلیل قرآن را بخوبی میخواندند و تا پیش از سال دوهزار ( 5 سال پس انتشار
کتاب خدا را در خواب دیدم زار زار گریه میکرد و 15 سال پس قرآن سرود ه ای بسبک
پارسی و دیندار و خردگرائی و سال پس از میترا تامحمد) هیچ مطلب و
نوشته ای چه کوتاه و چه بلند در نقد اسلام از آنها دیده نمیشود
شخصیتهای بزرگ ایران و جهان کارهای سیاوش اوستا را
ستوده اند که مجموعه ای از گفتار آنها رامیتوان در ویکی پدیا و دیگر پایگاههای رایانه ای
یافت. روسای جمهور فرانسه از فرانسوا میتران و ژاک شیراک و نیکولا سرکوزی تا
فرانسوا هلند و دیگر سناتورها و وزرا و
شخصیتها ازنوشته های خردمندانه وی تجلیل کرده اند.
|
Aucun commentaire:
Enregistrer un commentaire